در قرن سوم هجری خطوط اسلامی تحت موازین هندسی ابن مقله و برادرش اصلاح و تهذیب شد و قواعد کلی و جزیی آن ها روشن گردید. و به مشرق و مغرب ممالک اسلامی انتشار پیدا کرد. از جمله آن خطوط، خط نسخ بود. هرچند برخی معتقدند که خط نسخ پیش از ابن مقله نیز وجود داشته و خط نسخ در آغاز خطی بود همپایه و همعرض خط کوفی ولی به صورت نسخ ناقص، که به خط نسخی قدیم یا نسخ حجازی معروف بود. خط نسخ در واقع اولین خطی بود که برای تکمیل کردن نواقص و اشکالات خط کوفی و اضافه کردن اعراب و حرکات و آواها اختراع شد. پس از اسلام خط کوفی برای کتابت قرآن معمول بود و خط نسخ در مکاتبات رسمی مورد استفاده قرار می گرفت. ولی آنچه مسلم است آنکه ...
:: موضوعات مرتبط:
اشکال خط ,
نسخ ,
,
:: برچسبها:
خط نسخ ,
:: بازدید از این مطلب : 748
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 26 شهريور 1393 |
نظرات ()
خط ریحان مشتق از خط محقق و کاربردی شبیه خط محقق دارد. خطی است ظریف و کوچک اندام و تمام ویژگیهای خط محقق را دارد ولی ظریفتر است و به همین جهت آن را به گل و برگ و ریحان تشبیه کردهاند. این خط برای سهولت و روانی در نگارش ابداع شدهاست و خواستهاند سبک و روش محقق را در خلاصهنویسی و ریز نویسی بکار برده باشند. لذا خط ریحان تمام خصوصیات محقق را با اندام خردتر داراست. الف ها و حرکات در ریحان کوتاه تر از محقق است . برخی بر این عقیده هستند که، این خط از ابداعات على ابن عبیدالله ریحانى است و به همین دلیل نام ریحانى گرفته است. برخى نیز آن را به ابنبوّاب نسبت مىدهند، زیرا براى این خط و زیباسازى آن تلاشهاى شایانى کرده است و این خط را کامل کرد. هر دو خط محقق و ریحان از زمان ابن بواب رو به ترقی و رواج بیشتر گذاشت و پیوسته رو به تکامل بود تا به زمان یاقوت و شاگردان او رسیده که در این زمان به اوج خود رسیده بود . تا قرن دهم و یازدهم محقق و ریحان در ممالک اسلامی در نوشتن مصاحف و گاهی دیوان ها به کار می رفته است و از آن پس به تدریج از رواج آن کاسته شد تا امروز که نویسندگان آن کمیاب شده اند. شاید سرّ این رکود به کندی در نوشتن آن ها به ویژه در نوع محقق، و صرف وقت زیاد بوده است. چون این دو خط بسیار واضح و زیبا می باشد و خط ریحانی بر بسیاری از خطوط برتری دارد .
«محمود یارز» ، مؤلف کتاب مفتاح الکتابات القدیمه ، در این باره نظری دارد :" به مناسبت شباهت بعضی حروف محقق به ثلث کم کم محقق از رواج افتاد و جای خود را به ثلث و ریحانی داد. ریحانی گر چه عمرش از محقق درازتر شد امّا به اندازه ثلث دوام نیافت، پیشتر از این قرآن ها برای خوانا بودن با محقق و ریحانی نوشته شدند، بعدها ریحانی هم برای نوشتن مطالب کوتاه و نوشته های تجملی منحصر گشت."از نمونه های ممتاز کتابت خط ریحان می توان به نسخه ای از قرآن کریم به خط یاقوت مستعصمی اشاره کرد.
رقاع در لغت به معنى صفحهٔ کوچک است. اين خط از خطوط نسخ و ثلث مشتق شده است. خط رقاع در مکاتبات خصوصى و کتابهاى عرفى و روى کاغذهاى در ابعاد کوچک رواج داشت. رقاع از خطوط محبوب خوشنويسان عثمانى بود و توسط خوشنويس مشهور شيخ حمدالله الاماسى اصلاحات لازم در آن صورت گرفت. اين خط تدريجاً توسط ديگر خوشنويسان سادهتر شد و از رايجترين خطوط گرديد. امروزه خط رقاع از متداولترين خطوطى است که در سرتاسر دنياى عرب بکار مىرود. خط رقاع بر اثر نياز به تندنويسى و مختصر نوشتن، در مکاتبان بکار مىرفته است.
دانلود کتاب معرفی خطوط رقاع در برخی قرآنهای نفیس کاخ گلستان از طریق لینک زیر
يک اثر خوشنويسى مىتواند در قالبها و گونههاى مختلفى ارائه شود. هر يک از اين قالبها داراى اصول و شرايط خاصى است که بايد از سوى هنرمند رعايت شود تا نتيجهٔ صحيح بهدست آيد. اين قالبها عبارتند از: سطر، دو سطر، سياه مشق، چليپا، کتابت، قطعه، کتيبه.
در طى ساليان اين قالبهاى متعدد براى ترکيب کلمات و حروف ايجاد شدند و هنرمندان، آيات قرآنى و متون ادبى و علمى و اشعار زيبا را در اين قالبها نوشتهاند و خوشنويسان با وفادارى به اصول اين قالبها آثار بديع و بسيار زيبايى خلق کردهاند.
به مجموعهٔ کلمات و جملههايى که روى خط کرسى قرار مىگيرند، سطر گفته مىشود. سطر سادهترين قالب براى ارائه نوشته در خوشنويسى بشمار مىرود و از ارکان مهم آن به ...
خط محقق از شیوههای مهم خوشنویسی اسلامی و از جمله خطوط ششگانه است که ابداع یا سامان دادن آنها را به ابن مقله نسبت دادهاند. برخی از خطاطان خط محقق را پدر خطوط (عربی) گفتهاند. این خط از خطوط اصیل اسلامی میباشد. خط محقق نزدیکترین خط به کوفی سادهاست. در این خط اشکال حروف یکدست، یکنواخت و درشت اندام است که با فواصل منظم و بدون تداخل حروف میباشد.
:: موضوعات مرتبط:
اشکال خط ,
محقق ,
,
:: برچسبها:
خط محقق ,
:: بازدید از این مطلب : 1308
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 12 شهريور 1393 |
نظرات ()
شکستهنستعلیق از جدیدترین خطوط خوشنویسی اسلامی و زیباترین و سومین گونه از خوشنویسی ایرانی است که در اوایل سده یازدهم هجری قمری ابداع شد. چون بیشتر شکلهای آن از شکستن و رها کردن خط نستعلیق گرفته شده بود به نام شکستهٔ نستعلیق شهرت یافت. این خط را میتوان ایرانیترین خط از میان خطوط مختلف خوشنویسی اسلامی دانست.خط شکسته نستعلیق از طرفی حاوی جزئیاتی از خط تعلیق است که در تندنویسی به کار کاتب میآید. در واقع خط شکسته پلی است میان ...
خط نستعلیق یکی از شیوههای نگارش خط در خوشنویسی اسلامی است. این خط در ایران شکل گرفت و بیشتر هم در ایران رواج دارد و خوشنویسان ایرانی بیشتر با این خط به هنرنمایی میپردازند. خط نستعلیق معرف روح و فرهنگ ایرانی است و از آن در نوشتن متنهای ادبی و غیرمذهبی فارسی، اردو و به ندرت عربی استفاده میشود.خط نستعلیق نشانهای بارز از طبع و سلیقه زیبایی شناختی ایرانیان است و بیشک زیباترین و ظریفترین خط در میان خطوط اسلامی است تا جایی که آن را بهحق «عروس خطوط اسلامی» لقب دادهاند.اگر چه میر علی تبریزی (درگذشت ۸۵۰ ه.ق) را واضع این خط معرفی کردهاند اما به نظر میرسد که خط نستعلیق پیش از او نیز وجود داشته و میرعلی تبریزی در سده نهم هجری برای اولین بار خط نستعلیق را تحت قاعده و قوانین خوشنویسی درآورده است و به حدی رسانده که بهصورت خطی مستقل و قابل رقابت با خطوط ششگانه درآید.در سده یازدهم هجری میر عماد مشهورترین خوشنویس ایرانی این شیوه از خوشنویسی را به تکامل رساند و در اوج ظرافت و زیبایی قطعاتی ماندگار نوشت. در روند تاریخی خط نستعلیق به دربار گورکانیان هند و کاتبان امپراتوری عثمانی نیز راه یافت که به ویژه در هندوستان آثار ارزندهای از این خط پدید آمد. پس از دورهای از رکود، خط نستعلیق در اوایل دوران قاجار جان تازهای.....
خط کوفی نام خطی از خطوط اسلامی است که منسوب به شهر کوفه بوده و گفته میشود که در آنجا شکل گرفته و توسعه یافته است. نخستین نسخههای قرآن با این خط نوشته میشد. از سدۀ سوم هجری به بعد با فراگیر شدن خط نسخ و دیگر دبیرههای نوآوری شده بهتدریج کاربرد خط کوفی کمتر شد تا اینکه پس از سده پنجم هجری تقریباً کنار گذاشته شد و دیگر آن همهگیری پیشین را نداشت و بیشتر کاربرد تزئینی و محدود یافت.خط کوفی بیشتر متشکل از خطوط مستقیم و زاویهدار است و کمتر انحنا یا دور در آن مشاهده میشود، اغلب شیوههای نگارش این خط با حرکتهای عمودی و افقی ممتد و بلندی همراه است. هرچند در نسخههای متأخر این خط نقطهگذاری و اعراب دیده میشود اما در بیشتر متونی که به این خط در سدههای نخست اسلامی نوشته شده نقطههایی برای نشان دادن حرکتهای حروف (زیر و زبر) آمده و اثری از نقطهها برای تفکیک حروف مشابه نیست.
هرچند قدیمیترین نمونههای باقیمانده از قرآن با خطوطی ابتدایی و تکامل نیافته نگارش شدهاند اما تقریباً میتوان گفت همزمان با ظهور اسلام، خط کوفی هم شکل گرفت و قرآن با خط کوفی نوشته شد و بعدها با سوادآموزی یاران و شاگردانمحمد این خط وسعت یافت.در سدههای اولیۀ اسلامی در پی نیاز به داشتن خطی منزه که بتوان آن را بدون غلط خواند خط کوفی مراحل تکامل را....
ثُلْث ، خط ، از خطوط شش گانة (اقلام ستّه ) اسلامی . در بارة مصطلح شدن ثلث در خوش نویسی ، حدسهای گوناگونی زده اند. برخی ( رجوع کنید به قَلقَشَندی ، ج 3، ص 11، 58؛ هروی ، ص 6، محمودبن محمد، ص 300؛ مجنون رفیقی هروی ، ص 257؛ منشی قمی ، ص 16ـ17) به سبب آنکه یک سوم آن دَوْر و دو سوم آن سطح است و برخی به اعتبار آنکه مساحت سرقلمِ ثلث ، یک سوم مساحت قلم طومار (قلمی درشت مخصوص نوشتن طومارها و نامه ها) است ، آن را ثلث....
چلیپا ، از قدیمترین اشكال نمادین، با كاربرد بسیار و متنوع در هنر و معمارى، از جمله هنر و معمارى دوره اسلامى. چلیپا در زبانهاى سامى، از جمله سریانى، بهصورت صلیبا آمده و به شكل صلیب وارد زبان عربى شده است (میدانى، ص 58؛ مشكور، ص 489؛ قریب، ص126). این اصطلاح براى دو شكل بهكار میرود. یكى به صورت دو خط متقاطع، كه نماد درخت زندگى، صورت مثالى انسان، چهار جهت اصلى (هال، ص 11؛ سیرلوت، ص 69؛ كوپر، ص 242)، بركت، خوشبختى، پیوند زن و مرد، زایش و بارورى و داراى ارزش دینى، عاطفى و درمانى بوده و در مسیحیت نمودار وجوه گوناگون انوار الهى است (بوركهارت، ص 37، 81؛ بختورتاش، ص 25). دیگرى چلیپاى شكسته، به شكل بهعلاوهاى كه انتهاى هر دو بازوى آن به زاویه قائمه در یك جهت شكسته میشود، كه نماد حركت چرخشى جهان، خورشیدگردان و ارابه خورشید است (كوپر، ص 245؛ قس پاكباز، ص 342) و در زبان سنسكریت به آن سواستیكا، به معناى هستینیك، میگویند (بختورتاش، ص 96). این نماد در آثار بازمانده از تمدن دره سند پیش از ورود آریاییها دیده شده است و براى آریاییهاى هند و پیروان آیینِ جاینى*، مقدّس و نماد ویشنو (یكى از خدایان آیین هندو) بوده (هال، ص 6؛ كوپر، ص 244)، در چین مظهر یانگ و یین (نماد مذكر و مؤنث؛ كوپر، ص 246) و در روم مظهر برخى خدایان (نیهارت، ص 19، 26) بهشمار میآمده است.
از چلیپا و چلیپاى شكسته در هنر و معمارى بسیار استفاده شده است. در آثار بازمانده از هزاره پنجم پیش از میلاد تا دوره ساسانیان، نقش چلیپا و چلیپاى شكسته پیوسته مورد توجه بوده و بر روى آثار سفالین، زینتآلات، پارچه، ظروف، مُهر و گچبریهاى كاخها در مناطق باستانى ایران، چون صخرههاى لاخمزار، شوش، تپهسِیلك، تل بَكون، تپهحصار، و شهر سوخته، مشاهده میشود (لبافخانیكى، ص 322؛ بختورتاش، ص 138ـ173). گونهاى از چلیپا نیز در الفباى فینیقى وجود دارد كه احتمالا حرف t زبانهاى اروپایى از آن گرفته شده است (رجوع کنید به فریدریش، ص 102).
چلیپا، به صورت كامل و شكسته، در دوره اسلامى نشانه مقام وحدت و مظهر چهار جهت اصلى و فرشتگان ناظر بر چهار فصل، نماد روح و حیات مجدد (كاربرد آن را در آرامگاهها از این جهت دانستهاند) بهشمار میآید (كوپر، ص 242، 246؛ مهدى حسن، ص 46ـ49). چلیپا در ادبیات و عرفان جلوهاى از عالم طبیعت و صفات جلال است (شجاعى، ص 88، 159).
با آنكه بنابر روایتى پیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم، استفاده از نقش چلیپا به صورت صلیب بر روى لباس و پرده را منع كردند (ابنحنبل، ج 6، ص 52؛ نورى، ج 3، ص 453)، احتمالا سادگى این نقش سبب كاربرد زیاد آن در انواع هنرهاى اسلامى گردیده است. از چلیپا، علاوه بر كاربرد مستقل، براى نوشتن نامهاى بزرگان دین، نگارههاى پیچیده، گل و بتهها و شاخ و برگها استفاده شده (بختورتاش، ص223ـ224، 233، 235، 237) و تركیب چلیپا با نقش جانوران، به صورت چرخشى......
از قرن پنجم هجرى در نسخ تحریرى (شیوهء ایرانی) به تدریج دگرگونىهایى پدید آمد و از اواسط قرن هفتم بر اثر تکامل قلم ایرانى خطى بوجود آمد که مقتبس از آن و نیز خط توقیع و رقاع بود و به نام خط تعلیق کمال و رواج یافت. این خط در تحریر کتابها و دیوانهاى شعر یکار مىرفت و تا قرن هشتم رو به تکامل رفت.
خط تَعلیق یا ترسل اولین شیوه از خوشنویسی اسلامی است که خاص ایرانیان پدید آمده است. به نظر میرسد این شیوه از خوشنویسی در اواسط سدهء هفتم از ترکیب و توسعهء دو خط توقیع و رقاع و تحت تاثیر خطوط ایرانی پیش از اسلام و با توجه به ذوق و روحیه ایرانی بهوجود آمده باشد.
خط تعلیق را میتوان نخستین خط کاملا ایرانی دانست. درواقع این شیوه اولین نوع خوشنویسی بود که برای خط پارسی که از عربی منشعب شده بود، ابداع گشت و در آن علامتهای زیر و زبر و پیش بهکار نمیرفت. تعلیق خطی تودرتو و متصل بههم است و کلمات و حروف در آن یکنواخت نوشته نمیشوند، یعنی گاهی بزرگ و گاهی ریزند. خط تعلیق دوایر زیاد، حروف مدور و قابلیت فراوان در ارائهء ترکیبهای متنوع را دارد. به همین سبب بیشتر در بین افرادی رواج داشت که از نظر سواد و میزان آشنایی با خط در سطح بالایی بودهاند. این خط ویژه کاتبان دربارها و دیوانهای حکومتی بوده از این رو این خط به تدریج کاربرد خود را از دست داده است.
این خط حدود یکصد سال رواج کامل داشت و پس از آن رفته رفته با پیدایش نستعلیق و سپس شکسته نستعلیق از رواج آن کاسته شد و رونق سابق را از دست داد. عدهای ابداع این خط را به خواجه تاج سلمانی اصفهانی نسبت میدهند. اما در واقع....
خط ثلث یکی از شیوههای بسیار مهم در خوشنویسی اسلامی و یکی از خطوط ششگانه است که ابداع آن را به و ابداع آن را به ابوعلی بن مقله بیضاوی شیرازی معروف به ابن مقله که در قرن سوم هجری میزیسته نسبت میدهند.
خط ثلث با ساختاری ایستا و موقر، بیشتر در تزئین کتابها و کتیبهها بهکار رفته است. تکامل تدریجی ثلث به عنوان خطی تزئینی توسط ابن مقله، ابنبواب و یاقوت مستعصمی شکل گرفت. ابنبواب زیبایی و ظرافت را با خط ثلث همراه کرد. خط ثلث در ایران برای نوشتن عنوان سورههای قرآن کریم، پشت جلدنویسی، سرلوحهها، و بخصوص در کتیبهها و کاشیکاریها بکار رفتهاست و هنوز نیز رایج است.
تاریخچه:
برخی معتقدند که ثلث خطی است که از خط کوفی استخراج شده و برخی معتقدند پیشینهء خط ثلث به خط جلیل، که خود منبعث از خطوط نبطی و مسند بود، باز میگردد و سابقه آن را به خطوط ثلثین، خط طومار و خط نصف مرتبط دانستهاند.
در باره نخستین واضع خط ثلث اتفاق نظر وجود ندارد. ابن ندیم قُطْبة مُحَرِّر کاتب معروف اواخر عصر اموی، را واضع خط ثلث....
همانگونه که قوانین برای اداره ی اجتماعات بشری اهمیت و ارزش دارد، برای علوم و صنایع و حرفه ها نیز بسیار حایز اهمیت است. از قوانین موضوعه ی بشری، چه اجتماعی و چه فنی آنچه که بر پایه و اساس علمی استوار و مترقّی و مفید باشد، دوامش بیشتر خواهد بود. این موضوع در باب تمامی هنرهای بشری نیز صادق است. در این نوشتار به لزوم و قواعد هنر خوشنویسی ایرانی پرداخته خواهد شد.
اگر قانون در علوم و صنایع نباشد و ضابطه های آن رعایت نشود، عدم پیشرفت و رکود، بیم زوال و فنا آنرا تهدید می کند. لذا وجود قوانین و رعایت اجرای آن ضامن بقا و دوام علوم فنون و موضوعات آن می شود.
فنّ خط هم که از نظری علم و از نظر دیگر صنعت و هنر است متکی به قوانین علمی و فنّی ابن مقله و ضابطه ها و اصطلاحات نوابغ فنّ است که تا امروز دوام یافته و قابل تعلیم و تعلّم می باشد.
شالوده ی قواعدی که ابن مقله برای خط ریخته مورد پسند همگان و ....